به گزارش تجارت نفت به نقل از گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، جنگندهها و توپخانه ارتش رژیم بعث عراق، صبح روز 25 اسفند 1367 شهر حلبچه در شمال عراق را با گاز خردل و عامل اعصاب کشنده سارین هدف قرار دادند.
جمله بالا توصیف مکتوب کوتاهی از جنایتی بزرگ است، جنایتی که غمی بزرگ و رنجی ابدی را برای بازماندگان این جنایت رقم زد.
جنایت حلبچه چگونه رقم خورد؟
صبح روز 25 اسفند 1367 برای مردم حلبچه با بمباران هوایی و توپخانهای پنج ساعته آغاز شد؛ بویی که بهسرعت طعم مرگ را به ساکنان شهر چشاند.
ساکنان حلبچه در آن روز گاز خردل و عامل اعصاب سارین را تنفس کردند؛ این گازها همان روز نفس 5 هزار نفر عمدتا زن و کودک و بیش از 12 هزار نفر را طی سالهای گذشته بند آوردند.
2 برابر شمار قربانیان بمباران شیمیایی حلبچه مجروح و صدها کودک بدون هیچ عضو باقیمانده از خانواده یتیم، شدند.
بازماندگان بمباران حلبچه همچنان برای درمان دردهای خود شامل بیماریهای پوستی، مشکلات مزمن چشمی، مشکلات روانی، آلرژی، اگزما، تنگی نفس، ... به بیمارستانها و مراکز درمان مراجعه میکنند.
هیچ آمار و ارقام دقیقی از مجروحان وجود ندارد و گزارشهای متعددی از سقط جنین و تولد نوزادان با نقضهای ژنتیک در حلبچه منتشر میشوند.
با وجود گذشت بیش از سه دهه از حمله شیمیایی به حلبچه، هنوز آثاری از مواد شیمیایی در خاک و محیط وسیعتر در این شهر پیدا میشود؛ تا چند سال پیش، پناهگاههای مورد استفاده مردم هنگام حمله هنوز آلوده و خطرناک تلقی میشدند.
پیش از آغاز حمله شیمیایی، حلبچه به مدت 2 روز هدف حمله بمبهای متعارف و ناپالم (بمب محتوی ترکیب مایع) قرار گرفت؛ ارتش بعث عراق هدف مهمی را از این بمباران دنبال میکرد: شکسته شدن شیشه ساختمانهای شهر با هدف به حداقل رسیدن امکان مقاومت در برابر گازهای شیمیایی.
مرگ حقوق بشر به دست مدعیان حقوق بشر؛ از حلبچه تا غزه
چرا حلبچه بمباران شد؟
حلبچه در فاصله 10 تا 15 کیلومتری مرز ایران قرار دارد.
حمله شیمیایی به حلبچه پس از آن رخ داد که در پی عملیات والفجر در جبهههای کردستان عراق، بسیاری از منطقههای کردنشین ازجمله حلبچه آزاد شدند.
رژیم صدام برای انتقام از تسلیحات شیمیایی استفاده کرد که شرکتهای غربی در سالهای جنگ علیه ایران، به مقادیر قابل توجهی در اختیارش قرار داده بودند.
مجروحان بهسرعت برای درمان به مراکز درمانی منتقل شدند و بررسیهای پزشکی تایید کرد که حمله با گازهای شیمیایی مانند خردل صورت گرفته است.
تصویرهایی از جنایت حلبچه
رسانههای مختلف درپی بمباران شیمیایی حلبچه، گزارشهایی را در این باره منتشر کردند؛ توصیف آنها از این شهر مرگزده قابل تامل و توجه است.
گاردین در توصیف این جنایت نوشت: هیچ جراحت، خون و اثری از انفجار روی اجساد دیده نمیشود؛ جسد دهها مرد، زن، کودک و حیوانات دستآموز در سطح منازل و خیابانهای این بخش دورافتاده در کردستان عراق را پوشانیدهاند؛ پوست این اجساد به شکل عجیبی تغییر رنگ داده و چشمهایشان باز و خیره، چرک خاکستری رنگی از دهانشان بیرون زده و انگشتان دست آنها بهطرز عجیبی کج و کوله است؛ این طرف، مادری بچهاش را برای آخرین بار در آغوش فشرده و آن طرف پدری خود را سپر نوزادی، از آنچه نمیدانستند چیست.
خبرگزاری فرانسه هم در گزارش خود نوشت: حلبچه شهری از کردستان عراق؛ گویی شهری منجمد شده است و ساکنان در خوابی عمیق فرو رفتهاند.
گازهای بهکاررفته در بمباران حلبچه
بمباران شیمیایی حلبچه جنایتی را رقم زد که ابعاد مخفی و پنهان زیادی دارد.
با وجود این، بررسیها نشان میدهند که صدام از 3 نوع گاز مختلف علیه حلبچه استفاده کرد؛ این گازها عبارتند از: گاز خردل (ایپریت)، گازهای اعصاب (تابون، سارین یا سومان)، VX و گاز سیانوژن.
نفسهای خسته و رنج بیپایان بازماندگان
برخلاف آنچه صدام انتظار داشت، در کنار قربانیان جان باخته در جای جای شهر، بازماندگانی از این جنایت باقی ماندند.
به گزارش تجارت نفت به نقل از میدلایستآی، یکی از بازماندگان بمباران شیمایی حلبچه، گفت: اگر همان موقع مرده بودم، بهتر بود؛ من آسیبهای عصبی و مغزی دیدم که قابل درمان نیست؛ بازماندگان بمباران حلبچه هر یک، باری را به دوش میکشند.
بازمانده دیگری گفت: بوی سیب برای ما یادآور کابوس است؛ امروز حتی بوییدن و خوردن سیب برای ما کار دشواری است.
بازماندگان بمباران شیمیایی حلبچه همچنان برای جمعآوری شواهد کافی با هدف طرح شکایتهای بین المللی علیه شرکتهای فروشنده و تجهیزکننده صدام به تسلیحات شیمیایی تلاش میکنند.
تراژدی حلبچه، نمایهای تلخ از استاندارد چندگانه غرب در مقوله حقوق بشر
سکوت مرگبار و نسلکشی دورمانده از عدالت
آنچه در حلبچه بهعنوان بخشی از عملیات موسوم به «انفال» رخ داد، یک جنایت کاملا آشکار علیه بشریت و نسلکشی بود؛ چراکه 5 هزار نفر عمدتا زن و کودک در دم جان باختند و هزاران نفر از عوارض طولانی مدت پزشکی ناشی از قرار گرفتن در معرض سلاحهای شیمیایی رنج میبرند.
ضمن اینکه کشتار دستهجمعی هزاران غیرنظامی در حلبچه نشاندهنده تلاش عمدی برای نابودی کلی و جزئی جمعیتی مشخص بود.
جامعه بینالمللی با وجود شواهد فراوان به دلایل کاملا آشکار از معرفی جنایت بمباران شیمیایی حلبچه بهعنوان نسلکشی خودداری کرد.
شرکتهای غربی تغذیهکننده زرادخانه شیمیایی صدام در حالی به فروش تسلیحات شیمیایی ادامه دادند که او پیشتر بارها تمایل خود به استفاده از این تسلیحات را علیه غیرنظامیان به اقدام عملی تبدیل کرده بود.
تیمهای حقیقتیاب سازمان ملل در طول دهه 1980 در ماموریت خود در خلیج فارس، هفت مورد جداگانه استفاده از تسلیحات شیمیایی را تایید کردند.
عراق صدام به لطف نقش پررنگ شرکتهای غربی در جنایتهای شیمیایی از مجازات و پاسخگویی در امان ماند.
تا سال 1988 یعنی زمان بمباران شیمیایی حلبچه، 98 کشور ازجمله آمریکا کنوانسیون نسلکشی را تصویب کرده و در نتیجه آن متعهد شدند تحت منشور سازمان ملل برای جلوگیری و مجازات اقدامهای نسلکشی اقدام کنند.
با وجود این، بسیاری از کشورها در واکنش به بمباران شیمیایی حلبچه و پیشتر از آن مناطقی از ایران، پشت روایت صدام از این جنایتها پنهان شدند.
جنایتهای شیمیایی صدام علیه ایران
کمیسیون ویژه سازمان ملل (UNSCOM) پس از انجام بررسیهای مختلف اعلام کرد که ارتش صدام در خلال سالهای 1983 و 1988، از هزار و 800 تن گاز خردل، 140 تن گاز اعصاب تابون و 600 تن گاز اعصاب سارین استفاده کرده است که از طریق 19 هزار و 500 بمب هوایی، 54 هزار گلوله توپ و 27 هزار راکت کوتاه برد شلیک شده است.
ارتش صدام 378 مورد حمله شیمیایی را در طول 8 سال جنگ تحمیلی علیه ایران، انجام داد.
میزان جنگافزارهای شیمیایی که صدام در طول 8 سال جنگ تحمیلی علیه کشورمان بهکار برد، سبب شد ایران پس از ژاپن دومین کشور آسیبدیده جهان از نظر مواجهه با سلاحهای کشتار جمعی باشد.
شورای امنیت سازمان ملل در فوریه 1986 طی قطعنامه 582 به ابراز تاسف درباره استفاده تسلیحات شیمیایی در جنگ تحمیلی بسنده کرد و اقدامی برای پایان دادن به استفاده بی رویه از این تسلیحات انجام نداد.
این ناکامی خودخواسته رژیم بعث را برای ارتکاب جنایتهای جنگی بیشتری جسور کرد؛ ضمن اینکه جنایتکاران دیگر در جهان را نیز با این پیام امیدوار کرد که برای استفاده از تسلیحات شیمیایی مجازات نخواهند شد.
این در حالی است که نگرانی درباره تسلیحات شیمیایی یک وحشت واقعی از جنگ است.
منبع: میزان